من و تو
تنها
| ||
گفتم دوستت دارم گفت زندگیم روبه پایانست گفتم چرا گفت قلبم دقیقه های اخرش راسپری میکند گفتم قلبم برای تو گفت مرافراموش کن گفتم دلم نمی تواند دوریت راتحمل کند... گفت پس خواهرم شو گفتم باشه ودو سه روزی گذشت ... امدوگفت خداحافظ چیزی نگتم وفقط به صدای شکستن قلبم گوش کردم وگریستم نظرات شما عزیزان: [ پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:, ] [ 16:22 ] [ mr.navid ]
[
|
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |